همانگونه که گذشت، درباره روابط دختر و پسر در ايران اطلاعات چندان روشني وجود ندارد و اين امر معلول فقدان تحقيقات بسنده در اين موضوع ميباشد. از طرف ديگر رعايت نشدن استانداردهاي پژوهش، يافتههاي برخي پژوهشها را نيز بياعتبار ميکند.
در گزارش محرمانهاي که يکي از سازمانها منتشر کرده است، ادعا ميشود که حدود 55 درصد از جوانان مورد مطالعه، با جنس مخالف خود رابطه داشتهاند. (مراد از رابطه، روابط صميمانه قبل از ازدواج است که صبغه جنسي دارد)، بيش از 61 درصد به پايان بخشيدن به روابط خود تمايلي نداشتهاند. روابط جنسي حدود 24درصد آنان، به آميزش جنسي منجر شده است و 16 درصد از افراد اين گروه به حاملگي بعد از آميزش اشاره کردهاند.
ادامه مطلب...
در بررسي عوامل ايجاد و يا افزايش روابط دختر و پسر در ايران، ميتوان به برخي زمينهها و عواملي اشاره کرد که در افزايش و يا ايجاد برخي آسيبهاي اجتماعي ديگر مانند طلاق نيز مؤثر هستند. عوامل به دو سطح خرد و کلان تقسيم ميشود، در سطح خرد، ويژگيهاي پسران و دختراني تبيين ميگردد که بيشتر درگير روابط دختر و پسر هستند و در سطح کلان به عوامل ساختاري و تغييرات اجتماعي که زمينهساز ايجاد و افزايش الگوهاي جديد روابط دختر و پسر هستند مورد بررسي قرار ميگيرد.
ادامه مطلب...
1- توسعه و ترويج هنجارشکني دينى: از آنجا که اديان الهي و به خصوص دين مبين اسلام، آموزههاي روشن و کنترلگري در مورد روابط ميان محرم و نامحرم و همچنين روابط دختر و پسر دارند، داشتن چنين روابطى، هنجارشکني آگاهانه در برابر احکام و آموزههاي دينى خواهد بود و در نتيجه عادت و انگيزه افراد را به زيرپا گذاشتن ساير آموزههاي دينى را افزايش خواهد داد.
ادامه مطلب...
به نقل علامه سروى از يسع بن حمزه، مردى شرفياب محضر امام على بن موسىالرضا عليه السلام شد و پس از ايراد كلمه ألسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِاللَّه، گفت: من مردى باشم از دوستانِ شما و دوستانِ پدران شما كه از حجّ برگشتهام وخرج سفرم تمام شده، كه حتّى هزينه طىّ مرحلهاى را تا مرحله ديگر ندارم، پس در صورتى كه صلاح بدانيد خرج سفر مرا تا رسيدن به محل سكونَتَم مرحمت كنيد و چون من خود متنعِّم به نعمت الهى و داراىتمكُّنِ مالى مىباشم، هنگامى كه به شهر و ديار خود رسيدم، آنچه را به من دهيد براى شما صدقه خواهم داد، زيرا من خود اهل صدقه نيستم.
ادامه مطلب...
بعد از واقعه غدير خم در روز هجدهم ماه ذىالحجّه سال دهمهجرى كه (طبق شرح منقول و مندرج در دهها و دهها كتاب اختصاصى وصدها كتاب تفسير، حديث، تاريخ، كلام و غيره) در سرِ دست گرفتنِ پيامبر على را در برابر حدود صد و بيست هزار نفر مسلمانِ از حجّ برگشته و معرفى او را به مقام خلافت و واجب الاطاعه بودنِ بعد از خود خلاصه مىشود، اين موضوع زبان به زبان و گوش به گوش در سراسرِ مناطق گسترده مسلمان نشين پخش شد و دوست و دشمن از آن باخبر شدند.
ادامه مطلب...
شيخ صدوق از امام صادق عليه السلام روايت نموده كه حارث اعور به امام اميرمؤمنان عليه السلام عرض كرد: يااميرالمؤمنين! واللَّه من شمارا دوست مىدارم.
حضرت فرمود: اى حارث! اكنون كه مرا دوست دارى پس با من مخاصمه و دشمنى مكن،
و با من بازى مكن
ادامه مطلب...
علامه كشّى رجالشناس به نقل از صفوان بن مهران جمّال (يكى از اصحاب امام ابوالحسن موسى بن جعفر عليه السلام و شتربان بود كه شتران خود را جهت حمل و نقل بار و مسافر كرايه مىداد) آورده است كه گفت: وارد محضر امام ابوالحسن عليه السلام شدم، پس به من فرمود: اى صفوان! كارهاى توهمه نيكو و پسنديده است، جز يك كارَت!
گفتم: قربانت شوم! كدام كار؟
ادامه مطلب...
«نشانههاي ظهور» عبارت است از آن دسته از رخدادها که بر اساس پيشبيني معصومينعليهم السلام، قبل و يا در آستانه ظهور حضرت مهديعليه السلام پديد ميآيد و تحقّق هر يک از آن نشانهها نويدي از نزديکتر شدن آن قيام جهاني است؛ به گونهاي که با تحقق مجموعه رخدادهاي پيشگويي شده و به دنبال آخرين نشانه ظهور، حضرت مهديعليه السلام قيام خواهد کرد.
از آنجايي که در منابع ديني، قيام حضرت مهديعليه السلام، به عنوان يکي از نشانههاي برپايي قيامت شمرده شده است؛ پارهاي از نشانههاي ظهور به عنوان نشانههاي قيامت نيز شمرده ميشود. (اشراط الساعة)
ادامه مطلب...
و آنچنان است كه عالم جليل شيخ ابراهيم كفعمى در كتاب بلد الأمين و در كتاب الجُنّة الواقيه كه معروف است به مصباح كفعمى ذكر نموده است كه در همه مشاهد شريفه خوانده شود و در كتاب ثانى گفته كه چون خواستى داخل شوى بر پيغمبر(صلى الله عليه وآله) يعنى در مسجد شريف آن جناب يا در يكى از مشاهد ائمّه(عليهم السلام)پس بگو:
ادامه مطلب...
وي يکي از شخصيتهايي بود که امام حسين عليهالسلام را از ادامهي سفر به عراق نهي ميکرد.
روزي عبيدالله بن عباس خدمت امام حسين عليهالسلام رسيد و مسايل سياسي روز را و جنايات يزيد و سفاکي و کشتار خونين دودمان بنياميه را يادآور شد و گفت: اينها به دو کودک من رحم نکردند و آن دو را سر بريدند و سپس گريست،
ادامه مطلب...
وي کسي است که سيدالشهداء عليهالسلام از او ياري خواست، اما توفيق همراه شدن در کاروان کربلا را نيافت و امام را ياري نکرد. امام در منزلگاه قصر بنيمقاتل، خيمهي او را ديد، حجاج بن مسروق را فرستاد تا او را دعوت کند تا به اردوي امام بپيوندد و ياريش کند. وي بهانه آورد که از کوفه به اين خاطر بيرون آمدم که با حسين نباشم، چون در کوفه ياوري براي او نيست. پاسخ او را که به امام گفتند،
ادامه مطلب...
و شيخ شهيد(قدس سره) در كتاب دروس اكثر آن را در ضمن چهارده عدد ذكر نموده، و علاّمه مجلسى(رحمه الله) در تحفه در هفده عدد ذكر نموده، و شيخ مرحوم ثقة الإسلام نورى در كتاب تحيّة الزّائر كه آخرين تأليف آن مرحوم بود و به دست حقير خاتمه آن ختم شد زياده بر چهل گردانيده، و ما به جهت آن كه اين مجموعه را جامع كنيم، جمع كنيم بين تمام آن ها ولكن به جهت اختصار ادلّه آن ها را ذكر نمى كنيم مگر بعضى از آن ها را به طور مختصر:
اوّل: از آداب غسل كردن پيش از بيرون رفتن براى سفر زيارت;
ادامه مطلب...
اندر آنجا که باطل امير است اندر آنجا که حق سر به زير است
راستي زندگي ناگوار است مرگ، بالاترين افتخار است
زان شهيد سر از دست داده زان فداکار در خون فتاده
جاودان آيد اين بانگ پر شور «لا اري الموت الا سعاده»
آري!آزادمردان بکوشند بر ستمگر چون طوفان خروشند[1] .
ادامه مطلب...
آيا ياري کنندهاي هست؟فرياد استغاثه و ياريخواهي امام حسين «ع» در روز عاشورا پس از شهادت همه ياران، فرزندان و خويشاوندان است.چون دشمن قصد حمله به خيمههاي اهل بيت را داشت و صداي آنان به گريه و فغان بلند بود، امام حسين «ع» اينگونه استغاثه کرد، شايد غيرت شنوندگان را برانگيزد تا مانع هجوم لشکريان به حريم حرم شوند.
نداي «هل من ناصر» حسين «ع» هنوز و هميشه در گوش تاريخ طنين انداز است و وجدانهاي بيدار و همه آزادگان را به مقاومت در برابر ستم فرا ميخواند و به نصرت دينخدا و ياري ولي خدا ميطلبد.کسي که نداي نصرت خواهي و «استنصار» حجت خدا رابشنود ولي پاسخ ندهد، اهل دوزخ است.امام حسين «ع» در مسير کوفه به دو نفر برخورد و پس از گفتگو وقتي از آنان دعوت به ياري کرد، آنان کهنسالي و قرضهاي خود را بهانه آوردند تا همراه امام نشوند.حضرت فرمود: پس از منطقه دور شويد تا مرا نبينيد و صدايمرا نشنويد که به عذاب الهي گرفتار ميشويد: «فانطلقا فلا تسمعالي واعية و لا تريالي سوادافانه من سمع واعيتنا او راي سوادنا فلم يجبنا و لم يغثنا کان حقا علي الله عز و جل ان يکبهعلي منخريه في النار».[1] .
ادامه مطلب...
مراسم سنتي در عزاداري ايام عاشورا که عمدتا در شهرستان اردبيل برگزار ميشود وطشتهاي آب را در مساجد و حسينيهها ميآورند و رمزي از «فرات» است. «... نشانهها و مظاهري که نماينده محيط خاص است، مثل وجود طشت آب و چند ساقه گياه، به نشانه رودخانه و نخلستان...»[1] اين نشان ميدهد که در تعزيه عاشورا، استفاده از سمبلها رواج داشته و دارد.در توضيح بيشتر اين سنت مرسوم در اردبيل، در مطبوعات نوشتند: «اين مراسم از سه روز مانده به محرم در مسجد جامع، مسجد اعظم و سپس در مساجد ديگراجرا ميشود.طشتها را بالاي سرها ميگيرند و مسجد را دور ميزنند، سپس در داخل آنها آب ميريزند.مردم دست به طشت و آب آن ميزنند و نوعي بيعت با امام حسين «ع» است و حمايت از عباس «ع».آب طشتها را مردم در شيشههايي براي شفا و تبرک برميدارند. اين سنت از حادثه جوانمردانه آب دادن امام حسين «ع» به سپاه حر در روز 27 ذيحجه گرفته شده که آب مشکها را در طشتها ريختند و تمام لشکر حر و اسبان آنها را سيراب کردند.اين سنت سمبوليک، تاسي از اقدام سالار شهيدان است.»[2] به اين مراسم، «طشتگرداني» هم ميگويند.[3] .
پی نوشت ها :
[1] فصلنامه هنر، شماره 2، ص 163، مقاله «پژوهشي در تعزيه».
[2] روزنامه «رسالت» (3 / 4 / 72)، ص 5 گزارش «شوق کربلا».
[3] گزارشي از اين مراسم در اردبيل، در کيهان (3 / 4 / 72)، ص 17 چاپ شده است.