موکب باب الحوائج شهر حر
تصاویری از محرم و مراسمات مذهبی/,دانلود کليپ بازيگر از شبيه شهر حر,دانلود کليپ فيلم از شبيه شهر حر,دانلود زيباي از شبيه شهر حر

فروش اپل ایدی با کمترین قیمت جهت سفارش پیام بفرستید تا در اسرع وقت در اختیار شما قرار میگیرد


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 اسفند 1398برچسب:, توسط کاظم حجازی

 ابـوالفـضـل ( عـليـه السـّلام ) از هـمـان كودكى به بعد، همگام حوادث بزرگى بود كه تنشى عميق در بنيادهاى فكرى مسلمانان ايجاد كرد؛ حوادثى نه خرد و نه ساده بلكه بس پـيـچـيـده و ريشه دار كه دقيقاً دور كردن اهل بيت از مراكز سياسى جامعه و به زير سلطه درآوردن آنـان را هـدف قـرار داده بـود. در ايـن دوران ، اعـمـالى در زمـيـنـه هـاى اقـتصادى و سياسى صورت گرفت كه با بسيارى از اصول و دستورات اسلامى مغايرت داشت . جلوه آشـكـار اين سياستگذارى در حكومت عثمان بود كه بخشيدن مناصب ادارى و امور دولتى به امـويـان و ((آل مـعيط)) و راندن بنى هاشم و ياران آنان از فرزندان صحابه از هرگونه مشاغل كليدى را وجهه همت خود كرد.
امـويـان بـر تـمـامـى دسـتگاههاى دولتى مسلّط شدند و خواسته و ناخواسته ، بحرانهاى حـادى در مـيـان مسلمانان به وجود آوردند. به طور قطع اكثر آنان نه گرايشى به اسلام داشـتـنـد و نـه كـمـتـرين شناختى نسبت به قوانين اسلامى براى ساختن جامعه اى بالنده و مبتنى بر محبت و همكارى و دورى از درجا زدن ، به دست آورده بودند. حكومت عثمان ، سرمايه دارى را در جـامـعـه حـاكـم كرد، به امويان و برخى از فرزندان قريش امتيازات ويژه عطا كـرد و راه گـردآورى و انـبـاشـتـن اموال به طور غيرمشروع را بر آنان گشود. اين سياست كـجـروانه موجب تنشهايى فراگير، نه تنها در زندگانى اقتصادى مردم ، بلكه در تمام جلوه هاى زندگى مردم گشت و تمام محافل 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, توسط کاظم حجازی

علاّمه بزرگوار حضرت آقاى شيخ حسن فريد گلپايگانى كه از علماى طراز اول تهران هستند از استاد خود مرحوم آيت اللّه حاج شيخ عبدالكريم يزدى حائرى اعلى اللّه مقامه نقل نمود كه فرمود: اوقاتى كه در سامرا مشغول تحصيل علوم دينى بودم ، وقتى اهالى سامرا به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روز عده اى مى مردند.
روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى اعلى اللّه مقامه جمعى از اهل علم بودند ناگاه مرحوم آقاى ميرزاى محمد تقى شيرازى رحمة اللّه عليه - كه در مقام علمى مانند مرحوم فشاركى بود تشريف آوردند و صحبت از بيمارى وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.
مرحوم ميرزا فرمود: اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟ همه اهل مجلس تصديق نمودند كه بلى .

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

نيمه شبي در اطاق خودم كه كنار در حياط منزل آقاي حاج شيخ محمد تقي بافقي بود، خوابيده بودم ، ناگهان صداي پائي در داخل حياط مرا از خواب بيدار كرد من فورا از جا برخاستم . ديدم جواني وارد منزل شده و در وسط حياط ايستاده است نزد او رفتم و گفتم شما كه هستيد و چه ميخواهيد؟ مثل آنكه نميتوانست فورا جواب مرا بدهد حالا يا زبانش از ترس گرفته بود و يا متوجّه نشد كه من به فارسي به او چه ميگويم زيرا بعدا معلوم شد اواهل بغداد و عرب است ولي مرحوم آقاي بافقي قبل از آنكه او چيزي بگويد از داخل اطاق صدازد كه حاج عباس او يونس ارمني است و بامن كار دارد او را راهنمائي كن كه نزد من بيايد. من او را راهنمائي كردم او به اطاق آقاي بافقي رفت .

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

عالم رباني حاج شيخ مرتضي آشتياني قدس سره فرمود که حجة الاسلام حاج ميرزا حسين خليلي طهراني قدس سره فرمود: «شيخ جليل» که با همديگر سر درس «صاحب جواهر» رضوان الله تعالي عليه حاضر مي شديم، اين قضيه را نقل کرد:
يکي از تجار که رئيس خانواده «الکبه» بود، پسر جوان و خوش صورت و مؤدبي داشت. والده اش که علويه ي محترمه اي بود، فقط همين يک پسر را داشتند. اين پسر هم مريض مي شود و بقدري مرضش سخت مي شود که به حال مرگ و احتضار مي افتد.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

در موقعي كه سرپرستي حوزه علميه اراك رابه عهده داشتند براي حضرت آية اللّه حاج مصطفي اراكي نقل فرموده بودند.
هنگامي كه من در كربلا بودم شبي كه شب سه شنبه بود در خواب ديدم شخصي به من گفت :
شيخ عبدالكريم كارهايت را انجام بده سه روز ديگر خواهي مرد.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

 حضرت حاج آقاسيد وليّ الله طبسي رضوان الله تعالي عليه  فرمودند:
در اواخر دولت عثماني كربلا غرق در بلا و ابتلا و گرفتاري بود و اهالي آن با حكومت (در واقعه حمزه بيك كه معروف بود) در مجادله بودند.
من با چند سر عائله در نهايت فقر و سختي بسر مي برديم . ضمناً هر هفته عصرهاي جمعه روضه مان ترك نمي شد و هر چه كه مي توانستم و اقتضاي حال بود و لو خرما به مجلس مي آوردم . يك هفته اي قدري خرماي زاهدي براي مجلس ذخيره كرده بودم ، از قضاء چند نفر از اعراب توابع كربلا كه از ترس جنگ به  آقا حضرت عباس (ع) پناهنده شده بودند، مهماني به منزل ما آمدند. (چون خانه ما در جوار آن حضرت بود). در خانه چيزي نبود مجبور شدم با خرماهاي زاهدي از آنها پذيرائي كنم .

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

عالم پرهيزگار حاج شيخ علي تاکي شهرضايي در دهه ي محرم سال 1322 اين قضيه را نقل فرمودند:
سالي بنده در فصل زمستان، در مشهد مقدس بودم و به حضرت امام رضا عليه السلام عرض کردم که من خيلي به زيارت امام حسين عليه السلام مشتاق شده ام و فکر مي کنم اگر به کربلا نروم مريض مي شوم و از شما تقاضاي گذرنامه دارم! در آن زمان فقد يکصد و هفده تومان پول داشتم و گذرنامه نيز نداشتم. و نمي دانستم چگونه بايد به کربلا بروم.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

متقي صالح، مرحوم محمد رحيم اسماعيل بيگ، که در توسل به اهل بيت عليهم السلام و علاقه قلبي به حضرت سيدالشهداء عليه السلام کم نظير بود و از اين جهت، رحمت و برکات صوري و معنوي نصيبش شده بود و در ماه رمضان 1387 به رحمت ايزدي واصل شد، اين قضيه را نقل فرمود:
من در سن شش سالگي به درد چشم مبتلا شدم و تا سه سال گرفتار آن بودم و عاقبت از هر دو چشم، کور گشتم.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

حاج شيخ مهدي كرمانشاهي  از پدر بزرگوارش نقل مي كرد:
در حرم حضرت اباالفضل العباس (ع) مشرف بودم اياّم ، اياّم زيارتي و حرم مملو از جمعيت بود، در اين اثناء مرد و زن عربي با هم مشغول زيارت خواندن شدند و دور ضريح طواف مي كردند تا اينكه به بالاي سر حضرت اباالفضل (ع) رسيدند.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مرحوم محدث نوري رحمة اللّه عليه در دار السلام جلد دوم صفحه سيصدو سي وسه نقل نموده از علي بن عبدالحميد در كتاب انوار المضيئة كه سيد جعفر بن علي از عمويش نقل كرده كه باجماعتي به خانه خدا رفتيم در اين بين فقيه بن ثويره سوراوي متولي و معلم و راهنماي حج واحرام مابود، در آنجا با مردي كه از اهل يمن بود با ما دوست شد و پيشنهاد كرد كه به منزل او در مكه برويم ما هم پذيرفتيم و با او حركت كرديم و به منزلش رفتيم او غلامها وتجملات و ثروت زيادي داشت و براي ما غذائي حاضر كرد وپذيرائي گرمي از ما شد بعد از صرف غذا آماده مراجعة شديم ،



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

اوقاتي كه در سامراء مشغول تحصيل علوم ديني بودم اهالي سامراء به بيماري وباء و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اي مي مردند روزي در منزل استادم مرحوم سيّد محمّد فشاركي اعلي اللّه مقامه و جمعي از اهل علم بودند، ناگاه مرحوم آقا ميرزا محمّد تقي شيرازي تشريف آوردند و صحبت از بيماري وباء شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

جمال الدين الخليعي موصلي پدر او حاكم موصل و ناصبي و يكي از دشمنان اهل بيت (عليهم السلام ) بود، مادرش هم ناصبيه بود چون پسري برايش متولد نمي شد به مقتضاي عقيده فاسد خودش نذر كرد كه اگر خداي تعالي به او پسري عطا كند به شكرانه او پسر را سر راه زوارهاي حضرت اباعبداللّه (ع) بفرستد تا زوارها از شام و جبل عامل كه مي آيند و عبور آنها به موصل مي شود آنها را به قتل برساند.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی


يکي از مسلمانان در بستر بيماري افتاده بود و از شدت آتش تب مي سوخت. امام حسين عليه السلام به عيادت او رفت، همين که آن حضرت از در خانه، وارد منزل بيمار شد، تب در بدن بيمار خارج شد.
امام عليه السلام کنار بستر بيمار نشست و از او احوال پرسي فرمود.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مرحوم شيخ احمد كافى اين شهيد گمنام و سرباز واقعى امام زمان و عاشق ولى عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشريف و واعظ شهير و شهيد در راه دين رضوان اللّه تعالى عليه فرمود: مرحوم سيد هاشم رضوان اللّه تعالى عليه يكى از علماء بزرگ شيعه شام بود كه سه دخترداشته ، مى گويد يكى از دخترهايم خواب رفت يك شب بيدار شد صدا زد: بابا در شب بى بى رقيه را خواب ديدم . بى بى به من فرمود: دختر به بابات سيدهاشم بگو آب آمده در قبر من و بدن من نارحت است قبر مرا تعمير كنيد. بابا اعتنائى نكرد، مگر مى شود با يك خواب دست به قبر دختر امام حسين ع زد.

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

زاهد عابد و واعظ متعظ، مرحوم حاج شيخ غلامرضا طبسي قدس سره فرمود:
با چند نفر از دوستان با قافله به عتبات عاليات مشرف شديم. هنگام مراجعت براي ايران، شب آخري که در سحر آن بايد حرکت مي کرديم، به ياد آوردم که در اين سفر، مشاهده مشرفه و مواضع متبرکه را زيارت کردم جز مسجد براثا که آن را فراموش کرده ام و حيف است از درک فيض آن مکان مقدس محروم باشيم.
سپس به رفقا گفتم: بياييد به مسجد براثا برويم.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مقدس اردبيلي مي فرمايد: آمدم كربلا زيارت اربعين بود از بسكه ديدم زائر آمده و شلوغ است ، گفتم : داخل حرم نروم با اين طلبه ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشويم .
گفتم : همين گوشه صحن مي ايستم زيارت مي خوانم ، طلبه ها را دور خودم جمع كردم يك وقت گفتم : طلبه ها اين آقا طلبه اي كه در راه براي ما روضه مي خواند كجا است ، گفتند: آقا در بين اين جمعيت نمي دانيم كجا رفته است .

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مرحوم حاج ملاّ محمود زنجاني كه به حاج ملاّ آقا جان    شهرت داشت ، پس از جنگ جهاني اول با پاي پياده به عراق و زيارت عتبات عاليات شتافت .
در مسير راه در شهر خانقين براي نماز به مسجد رفت و در آنجا با يك نفر افسر سابق بلشويك كه به صورت عجيبي هدايت يافته بود، آشنا شد و جرياني را از او شنيده كه خواندني است اين شما و اين هم داستان مورد اشاره ، او فرمود:



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 11 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی


آقاي حاج شيخ علي اسلامي ، فرزند مرحوم آيت الله آقاي حاج شيخ عباسعلي اسلامي بنيانگذار جامعه تعليمات اسلامي در تهران اظهار داشتند:
داستاني را دوستان از جناب آية الله سيّدعبدالكريم كشميري  نقل نمودند كه مشتاق شدم آن را بدون واسطه از خود ايشان بشنوم .
بدين منظور به محضرشان مشرف شدم آقاي كشميري ، كه در نجف مي زيستند، مورد مراجعه اقشار مختلف مردم بودند و اكثراً از ايشان طلب استخاره مي شد.

 

 




ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

اگر مردم مي دانستند كه در زيارت قبر حضرت حسين بن علي (ع ) چه فضل و ثوابي است حتما از شوق و ذوق قالب تهي مي كردند و بخاطر حسرت ها نفس هايشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد. راوي مي گويد: عرض كردم : در زيارت آن حضرت چه اجر و ثوابي مي باشد.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

چون مدتي گذشت دانسته شد كه طاق روي سردابها در اثر كثرت عبور مردم آن توانائي تحمل را ندارد و ممكن است فرو ريزد و سبب زحمت و هلاكت شود.

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 10 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

يكي از شيعيان در بصره سالي ده شب در خانه اش دهه عاشورا روضه خواني مي كرد اين بنده خدا ورشكست شد و وضع زندگي اش از هم پاشيده شد حتي خانه اش را هم فروخت .
نزديك محرم بود با همسرش داخل منزل روي تكه حصيري نشسته بودند يكي دو ماه ديگر بنا بود خانه را تخليه كنند، و تحويل صاحبخانه بدهند و بروند.
همسرش مي گويد: يك وقت ديدم شوهرم منقلب شد و فرياد زد.
گفتم : چه شده ؟ چرا داد مي زني ؟



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

دارالسلام مرحوم نوري جلديك صفحه دويست و چهارده از امالي مفيد نيشابوري نقل شده :
خانم و مخدره اي كه نوحه گر و مداحه بنام زره بوده كه درتمام مجالس زنانه شركت ميكرده و اقامه عزاداري حضرت سيدالشهداء اباعبداللّه الحسين ع را برپا مي نموده و خانم خوب و جلسه اي و اهل تقوي بوده و مخدرات ديگر را تشويق به عزاداري و گريه مينموده خلاصه براي عزاداري اهلبيت هركاري كه از دستش برمي آمده انجام ميداده .

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

در شب 26 ماه صفر 1236 در نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل ملك الموت (ع) را ديدم پس از سلام پرسيدم از كجا مي آيي ؟
فرمود: از شيراز مي آيم و روح ميرزا ابراهيم محلاتي را قبض كردم .
گفتم : روح او در برزخ در چه حال است ؟
فرمود: در بهترين حالات و در بهترين باغهاي عالم برزخ و خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را مي برند.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

آقاي حاج سيد اسماعيل هاشمي  نقل مي كند:
در زمان حاج شيخ عبدالكريم حائري  (رضوان الله تعالي عليه ) و داستان بي حجابي رضاخان قُلدر، دو تا پاسبان بودند كه خيلي اذيت مي كردند.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

حاج شيخ مرتضي آشتياني  رضوان الله تعالي عليه فرمود:
كه حجة الاسلام حاج ميرزا حسين خليلي طهراني  اعلي الله مقاله فرمود:
خبر داد ما را شيخ جليل و رفيق نبيل كه با همديگر سر درس صاحب جواهر رضوان الله تعالي عليه حاضر مي شديم .

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مجلس عزاداري توي مدرسه بر پا كرده بودند و مرحوم حاج ميرزا رضاي همداني  (كه يكي از علماي با اخلاص بوده ) در آنجا منبر مي رود در آن فصل باد و باران و آفتاب و ابر با هم توام بود. يك روز وقتي كه حاج ميرزا بالاي منبر مشغول سخنراني مي گردد و بعد از آن روضه حضرت اباالفضل (ع ) را مي خواند، ناگهان هوا طوفاني شد و باد شديدي آمد كه بر اثر آن باد و طوفان چادري كه روي حياط انداخته بودند به حركت در آورد و هر دقيقه باد شديدتر مي شد و سر و صدا راه انداخته بود.

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

در گوشه اي مردي كه هر دو پايش از ران و هر دو دستش از بازو قطع شده بود و در عين حال خيلي چاق مانند توپي روي زمين افتاده و گدايي مي كرد. مردم هم به حال او رقّت مي كردند و روي دستمالي كه پهن كرده بود پول زيادي مي ريختند. من در كناري ايستاده و منتظر شدم سرش خلوت شود تا چند دقيقه احوالش را بپرسم او متوجه من شد و با زبان عربي مرا صدا زد گفت : مي دانم بچه فكر مي كني ، مايلي شرح حال مرا بداني و من بدون استثناء هر كه باشد اگر اصرار هم كند شرح حالم را برايش نمي گويم ، نمي دانم چرا دلم خواست براي شما قصه ام را نقل كنم .

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مژده در توسل به حسين
همگي به سوي وسايل نجات بخش حسين عليه السلام بشتابيد! بشارتتان باد که در توسل به او يک مژده خوشحالي کننده و شگفت آور و يک نعمت پر شکوه و يک لطف بسيار بزرگ ديگري از جانب خداست و آن اين است که در توسل به آن حضرت ويژگي و آثاري است که به جهاتي چند، سر آمد همه اسباب و وسايل نجات و برتر از همه کارهاي شايسته است.

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مرحوم علامه بزرگوار و عالم جليل القدر شيعه محدث اهلبيت عصمت و طهارت عليهم السلام زنده كننده اسلام مرحوم علامه مجلسي رضوان اللّه تعالي عليه از بعضي از اهل وثوق از سيد علي حسيني رحمة اللّه عليه نقل فرمود:

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

عالم رباني حضرت آيت‏الله حاج سيد احمد موسوي نجفي فرمودند: چند سال پيش از يکي از خيابانهاي تهران رد مي‏شدم، که ناگهان به طور غير عادي به سمت يک مغازه کشيده، و وارد آن مغازه شدم، مغازه‏ متعلق به يک عتيقه فروش بود. اما چيزي را متوجه نشدم. تا سه روز اين قضيه تکرار شد، بعد از سه روز به صاحب مغازه گفتم: آقا شما چه چيزي داري؟ چه سر و سرّي داري؟ که مرا به اينجا کشيده‏اي!؟   



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

مؤلف کتاب، کرامات معنوي آقاي موسوي مطلق مي‏گويد: 

مدتها در خصوص عارف کبير مرحوم آيت‏الله قاضي (قدس سره) مطالعات نسبتا جامعي داشتم ولي در بين اين مطالعات، به دنبال اين نکته بودم که بدانم علت دگرگوني مرحوم قاضي چه بوده است؟ ولي متأسفانه اشاره‏اي بدان نشده بود و نمي‏يافتم و يا اشاراتي که دلم به آن محکم نمي‏شد. 

تا اينکه به محضر يکي از بزرگان که خود از شاگردان عارف صمداني مرحوم آيت‏الله انصاري همداني (قدس سره) و از متشرفين به خدمت مرحوم آيت الله آقاي قاضي (قدس سره) بود رسيدم، آن عزيز مي‏فرمودند:

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

آقاي محمد کريم محسني، آموزگار يکي از دبستانهاي شهرستان خرم‏آباد که از معلمين دقيق و علاقمند به فرهنگ مي‏باشد از قول يک نفر به نام احمد کاوسي که ايشان نيز آموزگار است چنين تعريف مي‏کند که: 

چند سال پيش براي انجام کاري، عازم اهواز بودم، در بين راه و در محلي که به نام «تنگ فني» معروف است. و گردنه خطرناکي دارد، کاميوني را ديدم که قسمت جلوي آن در دره فرو رفته و در حالت ترس آوري قرار گرفته بود. به وضعي که اگر يک نفر، يک فشار جزئي به آن وارد مي‏کرد، به عمق دره سرنگون مي‏شد. ما اتومبيل خودمان را متوقف نموديم و رفتيم که به آن کاميون کمک کنيم. در اين هنگام ديديم که چند نفري در کنار کاميون نشسته و مشغول خوردن غذا هستند. آنها ما را تعارف کردند ما نيز، دعوت آنها را پذيرفتيم و جوياي کيفيت قضيه شديم، معلوم شد کاميون مزبور از ابتداي سرازيري گردنه، ترمز بريده و راننده که مردي است مسيحي به اتفاق خانواده‏اش، دست و پاي خود را گم مي‏کند.

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

امام مهدي عليه‏السلام به جهت قدرداني و وفا نسبت به رشادتهاي حضرت عباس عليه‏السلام به اين بارگاه ملکوتي تشريف مي‏آورند، نمونه زير گوياي اين واقعيت مي‏باشد: 

فقيه فرزانه آيت الله حاج سيد مرتضي لنگرودي فرمود: در حرم مطهر حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام مشغول زيارت بودم، ناگهان ديدم شخصي پشت سر من مشغول زيارت و خطاب به حضرت مي‏فرمايد: 

 «يا عمي!» و مطالبي را با فصاحت و بلاغت بيان مي‏کند. من از بس برايم اين مطلب جالب و جذاب بود دست از زيارت برداشتم تا ببينم اين بزرگوار چه مي‏گويد. همچنان مات و مبهوت شده بودم ولي کلمات دلرباي ايشان را همچنان مي‏شنيدم و ايشان گريه مي‏کرد و با حضرت در حال صحبت بود. ولي يک مرتبه از نظرم غايب شد. [1] .

 

 

 



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, توسط کاظم حجازی

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد