موکب باب الحوائج شهر حر
تصاویری از محرم و مراسمات مذهبی/,دانلود کليپ بازيگر از شبيه شهر حر,دانلود کليپ فيلم از شبيه شهر حر,دانلود زيباي از شبيه شهر حر

نامگذاری کودک در ایینه روایات

 

1- حضرت علی (ع)فرمود :فرزندان خودرا قبل از تولدشان نامگذاری کنید (وسایل الشیعه ج15ص 121)
(به علت مشخص نبودن فرزند می توان یک نام پسر ویک نام دختر تعیین نمود )
2- امام صادق (ع) فرمود :کودک ،روز هفتم تولد نامگذاری می شود وسرش را می تراشند وبه وزن مویش از نقره صدقه می دهند وگوسفند نری از برای او عقیقه (قربانی)می کنند (مکارم الاخلاق ص227)
3-پیامبر اکرم (ص)فرمود حق پدر بر پسرش سه چیز است 1- نام نیکوبرای او انتخاب کند  2- به او نوشتن بیاموزد 3-هنگامی که بالغ شد اورا همسر دهد (مکارم الاخلاق ص220)
4- مردی خدمت رسول خدا (ص)رسید وپرسید حق فرزندم برگردن من چیست ؟
پیامبر اکرم (ص) فرمود نام نیکو براو گذاری وادب بیاموزی واورا جای خوبی قرار دهی(یعنی نام نیک ،تربیت صحیح وشغل مناسبی برای او انتخاب کنی )(وسائل الشیعه ج5ص124)
5- رسول خدا فرمود (بچه های )سقط شده خودرا نامگذاری کنید زیرا آنان پیشاهنگان شما (به سوی بهشت)هستند )(کنزالعمال ج19،ص420)
6- امام هفتم (ع)فرمود :نخستین نیکی مرد به فرزندش انتخاب نام نیکو برای اوست پس هر کس باید نام زیبا برای فرزندش انتخاب کند (وسائل الشیعه ج15ص122)
7-پیامبر اکرم (ص)فرمود نخستین بخشش وعنایت هرکس نسبت به فرزندش ،انتخاب نام است پس باید نام نیکو برای او انتخاب کند (کنزالعمال ج16ص 423)
8- رسول اکرم (ص)فرمود در قیامت شما با نام خود ونام پدرانتان خوانده می شوید پس نامهای خودرا نیکو انتخاب کنید (کنزالعمال ج16ص418)
9- رسول خدا (ص)فرمود نام نیکو انتخاب کنید ،زیرا که در روز قیامت با آن اسمها خوانده می شوید ای فلانی فرزند فلانی بپا خیز وبه سوی نور خودت حرکت کن (کنزالعمال ج16ص418)
10- رسول اکرم (ص) فرمود برادران دینی خودرا با بهترین نام آنان صدا بزنید وآنان را با لقبهای زشت نخوانید (کنزالعمال ج16ص421)
11-رسول خدا فرمود :روش پسندیده ونیکو آن است که کنیه شخص به نام پدرش باشد (بحارالانوار ج104ص131)
12-امام باقر (ع)فرمود درست ترین نامها،نامی است که بندگی را برساند ،وبرترین آنها نام پیامبران است (وسائل الشیعه ج15ص122)
13- پیامبر خدا (ص)فرمود محبوب ترین نامها پیش خدا عبارتست از :عبدالله وعبدالرحمن (کنزالعمال ج16ص417)
14- پیامبر اکرم (ص)فرمود :فرزندان خودرا به نام انبیاء نام گذاری کنید ونیکوترین نامها عبدالله وعبدالرحمن است (مکارم الاخلاق )
15- به امام صادق (ع) گفته شد :مانام شما ونام پدران شمارا برای خود انتخاب می کنیم آیا این کار به حال ما مفید خواهد بود ؟
امام (ع) فرمود :آری به خدا قسم مگر دین جز دوستی ومحبت چیز دیگری است ؟(یعنی این عمل اظهار دوستی ومحبت نسبت به اهل بیت (ع)است )
16-امام صادق (ع) فرمود :مردی خدمت پیامبر اکرم (ص)رسید وگفت برای من فرزندی متولد شده است نام اورا چه بگذارم ؟پیامبر (ص) فرمود :نام «حمزه »را که محبوبترین نامها پیش من است براو بگذار
17-امام حسین (ع)فرمود اگر صد فرزند برای من متولد شود ،دوست دارم نام هریک از آنان را جز علی نگذارم



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 1 آذر 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 انتخاب نام نیکو برای فرزندان در آیینه احادیث

نام‌گذاری در اخلاق اسلامى
با دقت در نام‌های بزرگان اسلام می‌بینیم تقریباً همه اسم‌ها با معنای خاص و با هجای مناسب هستند، مانند محمد، احمد، على، حسن، حسین و...
اسلام به نام‌گذاری اهمیت می‌دهد و این کار را از وظایف مهم یک پدر و مادر می‌داند. اسلام معتقد است نام‌ها در تکوین شخصیت انسان تأثیری شگرف و انکارناپذیر دارند. نام نیکو می‌تواند انگیزه نیکوکاری و گرایش به‌سوی الگوهای مطلوب را در فرد ایجاد کند و نام‌گذاری‌های تحقیرآمیز و نکوهیده ممکن است به گرایش‌های منفى، انزوا، انتقام و پرخاشگری منجر شود.

نام و صدا زدن در قرآن
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بعضی وقت‌ها لقب‌هایی روی فرزندان یا حتی نزدیکان شما می‌گذارند که وقتی طرف را به این اسم صدا می‌کنند، شاید اعتراض نکند، اما ناراحتی را می‌توانید از چهره‌اش ببینید.
صدا زدن و چگونه صدا زدن و نامی که با آن، کسی را صدا می‌زنیم، می‌تواند زمینه‌ساز الفت و محبت یا کدورت و دشمنی باشد. خداوند هم به این نکته توجه دارد و در آیه 11 سوره حجرات خطاب به مؤمنان و کسانی که ایمان آورده‌اند، چند چیز را ممنوع می‌کند: 1.‌ استهزاء؛ 2.‌ بدگمانى؛ 3.‌ غیبت؛ 4.‌ تجسس؛ 5.‌ لقب‌های زشت. خداوند، مسلمانان را با این خطاب موظف می‌کند که از این رفتارها دوری کنند؛ چون اسلام در پی ساختن جامعه اسلامی است و عقیده دارد جامعه زمانی آرمانی و مطلوب می‌شود که معیارهای اخلاقی در آن رعایت شود و اینها را جزئی از معیارهای اساسی یک جامعه می‌داند.
صدا زدن با لقب‌های زشت، با تمسخر فرق دارد. خیلی وقت‌ها برخی از لقب‌ها و نام‌هایی که برای دیگران می‌گذارند، برای مسخره کردن و سرزنش کردن است. این می‌تواند هشداری برای والدین باشد؛ چون گام اول برای گذاشتن لقب‌ها و اسم‌های زشت، تصمیم والدین هستند.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 29 آبان 1394برچسب:موکب/کودک/حوائج/حر/شهر, توسط کاظم حجازی

 اهمیت نامگذاری کودک در اسلام

یکی از سنتهای اسلام نامگذاری است. در آموزه های اسلامی، انتخاب نام نیک از حقوق کودک دانسته شده است. از آیات قرآنی برمی آید که اسم باید به گون های انتخاب شود که موجب تمسخر نشود، از این رو از هر گونه لقب گذاری زشت پرهیز داده شده است، چه رسد که برای شخص نام زشتی انتخاب شود که موجب تمسخر او شود.
نویسنده در این مطلب بر آن است تا نقش نامگذاری را در تعیین شخصیت و هویت و شاکله انسان براساس آموزه های وحیانی اسلام تبیین کند.

نقش نامگذاری در شخصیت انسان
انسان موجودی است که ویژگی بیان، از مهمترین و اصلی ترین صفات او دانسته شده است به طوری که خداوند در هنگام یاد کرد از نعمتهای بزرگ، به تعلیم بیان به انسان اشاره می کند؛(الرحمن، آیه ۴) چرا که انسان با داشتن توانایی بیان از اموری بهره مند می شود که بیان مبتنی بر آن شکل می گیرد. از مهم ترین بسترهای دستیابی به بیان می توان از علم و دانش خاص یاد کرد. شناخت اسمی اشیاء در حقیقت شناخت حقیقت آنهاست. اینکه خداوند در آیات ۳۰ و ۳۱ سوره بقره در هنگام بیان خلافت انسان از دانش اسمایی او سخن می گوید، به معنای شناخت حقایق آنهاست. از این رو فرشتگان نیز ناتوان از پاسخگویی می شوند و به محدودیت علم خود در این زمینه توجه یافته و بدان اقرار می کنند.
بنابراین، توانایی انسان در بیان و شناخت حقایق، ارتباط تنگاتنگی با شناخت اسمی آنان دارد و همین توانایی است که انسان را برتر از دیگر موجودات هستی از جمله فرشتگان الهی قرار داده و خلافت، از ایشان و دیگرانی که در مرز انسانیت بودند چون جنیان سلب شده و به انسان داده شد.
از آموزه های وحیانی اسلام این معنا به دست می آید که انسان برای بیان شناخت خود از حقایق به نامگذاری آنها اقدام می کند
و با این روش می کوشد تا هم شناخت خود را به حفظ و ضبط، صیانت کند و هم امکان بیان و تعلیم آن را به دیگران ولو به شکل انبایی و علم حصولی داشته باشد.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 29 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 کودکان چه مي‌پرسند

غلام‌رضا حيدري ابهري
چرا خدا خيلي از دعاهاي ما را انجام نمي‌دهد؟
خود خداي مهربان در قرآن، ما را به دعا تشويق کرده و فرموده است «زماني که بندگان من دربارة من مي‌پرسند، بگو که من نزديکم و به دعاي دعاکننده وقتي که مرا صدا مي‌زند جواب مي‌دهم.»
اگر خدا نمي‌خواست به ما کمک کند، به ما نمي‌گفت که دعا کنيم، اما آيا تا به حال فکر کرده‌اي که اگر همة دعاهاي ما انسان‌ها برآورده مي‌شد، چه اتفاقي مي‌افتاد؟
يک کشاورز دعا مي‌کند که باران ببارد، اما يک مسافر دعا مي‌کند که باران نبارد. شخصي که از دنيا خسته شده است دعا مي‌کند که زودتر بميرد،‌ اما برادر وخواهر و پدر و مادرش که او را دوست دارند، دعا مي‌کنند که او زنده بماند، و...
پس مي‌بيني که اگر قرار بود خدا همة دعاهاي ما را گوش کند، نظم دنيا به هم مي‌ريخت. به‌علاوه خيلي از دعاهايي که ما مي‌کنيم، به خير و صلاحمان نيست. او ما را دوست دارد و چون مي‌داند که بعضي وقت‌ها درخواست ما به نفع ما نيست، آن را عمل نمي‌کند. مثلاً خيلي از آدم‌ها دعا مي‌کنند که به پول و ثروت برسند، اما خدا مي‌داند که اگر همة آن‌ها پول‌دار شوند،‌ پولشان را در راه بد خرج مي‌کنند. در قرآن آمده که «چه بسيار چيزهايي که شما دوست داريد ولي براي شما بد است.»
پس خداي مهربان، ‌گاهي به خاطر خود ما، دعايمان را گوش نمي‌کند؛ چون او ما را دوست دارد. از اين گذشته، خيلي وقت‌ها، خدا دعاي ما را مدتي بعد برآورده مي‌کند. ما آدم‌ها خيلي عجله مي‌کنيم. اگر کمي صبر داشته باشيم، خدا دعاي ما را هم برآورده مي‌کند.
گاهي هم خدا بهتر از‌ آن‌چه که از او خواسته‌ايم، به ما مي‌دهد؛‌ مثلاً ما دعا مي‌کنيم که يک کتاب کوچک به ما بدهد، اما او کمي ديرتر، چندين کتاب باارزش به ما هديه مي‌دهد، ولي ما چون عجله داريم، فکر مي‌کنيم خدا به ما توجه ندارد؛ اما اين‌طور نيست.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 29 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 13 توصيه روان‌شناسان به والدين براي تربيت کودک بدزبان

منصور بهرامي (روان‌شناس باليني)
وقتي کودکان شروع به بدزباني، تمسخر، پرخاش، استفاده از کلمات نامطلوب و گاه فحش دادن مي‌کنند، ما به شکلي غمناک متوجه قدرت کودک در تقليد کلمات خوب و بد خودمان و اطرافيان مي‌شويم. بدزباني تنها از راه آموختن و مواجه شدن با آن به وجود مي‌آيد بنابراين بايد موقعيت‌هايي را که طي آن ممکن است کودک اين کلمات نامطلوب را بشنود، محدود کنيد يعني مواظب برنامه‌هاي تلويزيوني که کودک مي‌بيند، دوستاني که با آن‌ها رفت و آمد داريد و طرز صحبت خود باشيد تا بتوانيد اين کلمات را از مجموعه لغاتي که کودک به کار مي‌برد حذف کنيد. 13 توصيه زير به شما کمک مي‌کند در تربيت کودک خود تأثيرگذارتر و موفق‌تر باشيد.
1. بدزباني کودک را ناديده بگيريد:‌ اگر به‌طور اتفاقي کودکتان واژه ناشايستي را به کار برد، سعي کنيد به بدزباني اهانت‌بار او کم‌ترين توجهي نشان ندهيد. وانمود کنيد که آن را هرگز نشنيده‌ايد، بنابراين هرگونه تأثير آن را بر خودتان از بين برده و بازي او را به يک بازي يک نفره تبديل کنيد که اصلاً براي کودکان جالب نيست.
2. از خوش‌زباني کودک تعريف و تمجيد کنيد: بگذاريد کودک بداند چه نوع گفتاري را مي‌پسنديد. هر بار که بدزباني نمي‌کند به اين امر اشاره کنيد. براي مثال بگوييد «خوشم مي‌آيد وقتي سؤالي از تو مي‌پرسم آرام جواب مي‌دهي.» به او نشان دهيد که کدام گفتار وي بدزباني شمرده مي‌شود.
3. خودتان هم بدزباني نکنيد: از آن‌جا که مي‌دانيد بدزباني شيوه‌اي است که کودک براي اعمال کنترل بر شما به کار مي‌گيرد، پس خودتان بدزباني نکنيد. او ممکن است به دنبال راه‌هايي باشد تا عمداً شما را عصباني کند و با بدزباني توجه شما را به خود جلب کند پس، ‌از شرکت در اين بازي خودداري کنيد.منصور بهرامي (روان‌شناس باليني)
وقتي کودکان شروع به بدزباني، تمسخر، پرخاش، استفاده از کلمات نامطلوب و گاه فحش دادن مي‌کنند، ما به شکلي غمناک متوجه قدرت کودک در تقليد کلمات خوب و بد خودمان و اطرافيان مي‌شويم. بدزباني تنها از راه آموختن و مواجه شدن با آن به وجود مي‌آيد بنابراين بايد موقعيت‌هايي را که طي آن ممکن است کودک اين کلمات نامطلوب را بشنود، محدود کنيد يعني مواظب برنامه‌هاي تلويزيوني که کودک مي‌بيند، دوستاني که با آن‌ها رفت و آمد داريد و طرز صحبت خود باشيد تا بتوانيد اين کلمات را از مجموعه لغاتي که کودک به کار مي‌برد حذف کنيد. 13 توصيه زير به شما کمک مي‌کند در تربيت کودک خود تأثيرگذارتر و موفق‌تر باشيد.
1. بدزباني کودک را ناديده بگيريد:‌ اگر به‌طور اتفاقي کودکتان واژه ناشايستي را به کار برد، سعي کنيد به بدزباني اهانت‌بار او کم‌ترين توجهي نشان ندهيد. وانمود کنيد که آن را هرگز نشنيده‌ايد، بنابراين هرگونه تأثير آن را بر خودتان از بين برده و بازي او را به يک بازي يک نفره تبديل کنيد که اصلاً براي کودکان جالب نيست.
2. از خوش‌زباني کودک تعريف و تمجيد کنيد: بگذاريد کودک بداند چه نوع گفتاري را مي‌پسنديد. هر بار که بدزباني نمي‌کند به اين امر اشاره کنيد. براي مثال بگوييد «خوشم مي‌آيد وقتي سؤالي از تو مي‌پرسم آرام جواب مي‌دهي.» به او نشان دهيد که کدام گفتار وي بدزباني شمرده مي‌شود.
3. خودتان هم بدزباني نکنيد: از آن‌جا که مي‌دانيد بدزباني شيوه‌اي است که کودک براي اعمال کنترل بر شما به کار مي‌گيرد، پس خودتان بدزباني نکنيد. او ممکن است به دنبال راه‌هايي باشد تا عمداً شما را عصباني کند و با بدزباني توجه شما را به خود جلب کند پس، ‌از شرکت در اين بازي خودداري کنيد.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ جمعه 29 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 خانواده وتربیت کودک(2)

مهري زينهاري
در بخش گذشته ضمن اشاره به نقش والدين و جايگاه آن در شكل دهي شخصيت كودك، قسمتي از عوامل مؤثر در تكوين شخصيت آدمي را برشمرديم. بررسي نيازهاي رواني كودك و نيز مسايل مالي، موضوعي است كه در اين شماره پي مي گيريم

نيازهاي رواني كودك
كودك، همان گونه كه در رشد جسمي خود به آب، غذا، سلامتي و مسكن نيازمند است و بدون آنها ادامه زندگي براي او و اطرافيانش مشكل مي شود، به يك سلسله توجهات و مراقبتهاي رواني نياز دارد كه بهداشت رواني كودك با به كارگيري آن مراقبتها تأمين مي شود. در اين بخش از بحث به بعضي از نيازهاي رواني كودكان اشاره مي كنيم:
الف ـ نياز به محبت
محبت، نياز اساسي و ضروري هر انسان بويژه كودكان است. محبت، مهمترين عامل سلامت روح كودك است و نبود آن موجب ناهنجاريهاي رواني خواهد شد. كمبود محبت، زمينه ساز بسياري از بزهكاريها و آشفتگيهاي اجتماعي است. به وسيله محبت حساب شده، مي توان نابسامانيهاي رواني كودكان را اصلاح كرد و آنها را به سوي هدف مورد نظر، سوق داد. زندگي، تنها در سايه قانون و مقررات، دانش و تجربه امكان پذير نيست.
«قانون بي محبت، لنگ است و محبت بي قانون، كور و بي حساب.»(1) از اين رو، كودك نيازمند به تماس با جسم پدر و مادر، از راه دست بر سر كشيدنهاي پدر، بوسيدنها و در آغوش گرفتنهاي مادر است. چه بسيار دردهاي جسماني كودك كه با دست كشيدن پدر يا مادر و يا بوسيدن آنها، محل درد تسكين مي يابد. بوسيدن كودك، او را به زندگي، دلگرم و اميدوار مي سازد و خود را به والدين، نزديك احساس مي كند و اين احساس، موجب شادابي و نشاط روحي او مي شود.
افراط و تفريط در محبت: كمبود محبت، عواقب خطرناكي را براي فرد و جامعه به بار مي آورد. كودكي كه در دوره طفوليت، محبت نبيند، در بزرگسالي خشن و عقده اي بار مي آيد و عامل بسياري از شرارتها و جنايتها مي شود. ريشه بسياري از خودكشيها و شكستها حتي براي بزرگسالان، عدم احساس محبت از طرف فرد يا افرادي معين است. پرتوقعي، بدبيني، نوميدي، نارضايتي كودكان و جوانان ...، معلول همان بي محبتيهاي اطرافيان و مربيان است.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 

 خانواده و تربيت كودك(1)

مهري زينهاري
اهميت خانواده به عنوان يك واحد اجتماعي، مسأله اي غير قابل ترديد است. تأثير خانواده در كودك از نظر فرهنگي، اجتماعي، اخلاقي و عاطفي بسيار مهم و باارزش است

زيرا طفل، مباني زندگي را در آنجا فرا مي گيرد و خوب و بد را از آنجا مي آموزد. از اين رو، خانواده اي كه آرامش روحي بر آن حكمفرماست، بهترين آموزشگاه براي كودكي است كه بايد در آينده به جرگه عظيم اجتماع بپيوندد. بيشتر «بايدها» و «نبايدها» «خوبيها» و «زشتيها» و روحيات كودك در خانواده پايه گذاري مي شود.
آشنايي با روشهاي تربيت كودك از ضروريات زندگي خانواده هاست. بر هر پدر و مادري لازم است كه قبل از تولد فرزندشان، اصول اوليه تربيتي را فرا گرفته، خود را براي رسالت سنگين تربيت فرزند، با استفاده از شيوه هاي صحيح تربيتي و كاربرد آن در مقاطع مختلف سني، آماده كنند.
تربيت چيست؟
استاد شهيد مطهري در زمينه تعريف تربيت مي گويد:
«تربيت عبارت است از پرورش دادن، يعني به فعليت در آوردن استعدادهاي دروني اي كه در يك شي ء هست. و لهذا تربيت فقط در مورد جاندارها صادق است.»(1)
پس، تربيت، يك عمل عمدي، آگاهانه و داراي هدف است كه به منظور رشد دادن، ساختن، دگرگون كردن و نيز شكفتگي استعدادهاي مادرزادي انجام مي شود.
كودك، يكي از افرادي است كه تحت تربيت پدر و مادر خويش قرار مي گيرد و بسياري از روحيات فرهنگي ـ اجتماعي او با نظارت پيگير و مداوم آنها حاصل مي شود. اين خانواده است كه او را صالح يا فاسد بار مي آورد، و عامل شكل گيري نوع جهان بيني كودك، شخصيت و مسايل روحي و رواني او و محدوده تأثيرگذاري آنها مي شود. او دين، شرافت، اعتماد به نفس، صدق و صفا، نوع دوستي، همدلي با ديگران، احترام به قانون، احساس مسؤوليت و تعاون را از پدر و مادر مي آموزد.
كودك همان گونه كه از نظر جسم، آسيب پذير است و در برابر كمترين و كوچكترين حادثه اي واكنش، نشان داده و بيمار مي شود، از نظر اخلاقي و رواني هم به همان اندازه يا بيشتر، آسيب پذير است. او بسياري از حالات و رفتارهاي فردي و اجتماعي خود را از بزرگترها تقليد مي كند و در نظم، احترام به قانون، پاي بندي به مذهب، ادب، خشونت، بي بند و باري، ناسازگاري و ... از اطرافيان خود شكل مي گيرد.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 29 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 تربیت کودک از نگاه نبوی

فاطمه محمدی نویسی
کودکان ارزشمند‌ترین و ظریف‌ترین هدیه‌ای هستند که خداوند به امانت به ما سپرده و ما را بر سرنوشت آنها حاکم کرده است و ما نیز وظیفه داریم که این بار مسئولیت را با مطلوب‌ترین روش‌ها به سر منزل مقصود برسانیم.
لازمه تربیت صحیح کودک، یاری گرفتن از قرآن و احادیث و رعایت موازین اسلامی است.
روش اسلام در تربیت کودک، محبت و پند و نصیحت توأم با مدارا و احتیاط است که باید در عین حال دلنشین و مؤثر باشد. بنابراین تنبیه و مجازات نخستین عامل تربیتی در اسلام نیست، بلکه ابزاری است که در صورت سودمند واقع نشدن رفق و محبت در ایجاد عادات خوب به کار می‌اید. در تربیت اسلامی زیاده‌روی دیده نمی‌شود و فقط از این راه می‌توان افرادی معتدل را تربیت کرد؛ به طوری که تمام قوای او اشباع و تعدیل شوند و جسم و روح و عقل، هماهنگ باشند.
به یاد داشته باشیم که مقوله تربیت، فارغ از جنبه روحی و نفسانی آن، جنبه بدنی و عقلی را نیز شامل می‌شود و هر گاه این سه به موازات یکدیگر و به طور صحیح تربیت شوند، قطعاً انسان توانا و مستعدی را تقدیم جامعه بشری خواهیم کرد.
خانواده، مدرسه و گروه‌های دینی عواملی هستند که صرف‌نظر از عوامل قهری همچون وارثت، بر روش و منش کودکان تأثیر به سزایی دارند.
موضوع تعلیم و تربیت و روش‌های مطلوب آن از زمان‌های بسیار دور مورد توجه بشر بوده و در تمام عصرها در زندگانی انسان اهمیت والایی داشته است.
علاوه بر پیامبران الهی که رسالت و مسئولیت تعلیم و تربیت جوامع بشری را عهده‌دار بوده‌اند، دانشمندان، فلاسفه و اندیشمندان هر جامعه و ملتی نیز همگام با آنان در این رهگذر می‌کوشیده‌اند. دانشمندان اسلامی نیز از آغاز قرن اول اسلامی تا کنون، به مدد قرآن و حدیث رهنمودها و تألیفات ارزشمندی از خود بر جای گذاشته‌اند که همه از آموزه‌های اسلامی الهام گرفته‌اند.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 طلاق و سرنوشت ابهام آميز كودكان

انسان پس از طي دوران طفوليت و نوجواني به مرحله اي سرشار از احساس ، كه همان جواني است پا مي گذارد . دوراني كه يك جوان توانائيهاي مختلفي را در خود مي بيند و صلاحيت انجام امور مهم را نيز ، در خود حس مي كند . طبيعتاً هر انساني بنابر شرايط و موقعيت هاي متفاوت ، از تربيت متفاوتي هم برخوردار بوده است . لذا بسته به اين تفاوتها ، خواسته ها و نيازهاي افراد هم مختلف است .
چنانچه والدين فرزندان خود را به گونه اي تربيت كنند كه به طور معمول از كمبودي برخوردار نباشند ، معمولاً در دوران حساس جواني ، كمتر دچار انحرافات مختلف اخلاقي مي شوند . اما گاهي محبت هاي افراطي والدين و در اختيار داشتن امكانات رفاهي بسيار و يا از طرفي كمبود محبت والدين نسبت به فرزندان و عدم توجه به آموزش هنجارها و رفتارهاي اجتماعي مهم ، مانند مسئوليت پذيري يا مسئله مشاركت در انجام امور فردي و اجتماعي ، ممكن است فرزندان را به افرادي ناتوان در جامعه تبديل كند .
يكي از مهم ترين و حساس ترين خصوصيات دوران جواني ، تصميم گيري افراد براي تشكيل زندگي مشترك و مسئله ازدواج است . اگر جوانان ما در دوران كودكي و نوجواني با آموزش صحيح و باورهاي مناسب پرورش يابند ، با شناخت معيارهاي درست و متعادلي به امر ازدواج مي نگرند و كمتر دچار مشكل مي شوند . حال آنكه عدم وجود يك باور معقول و متعادل نسبت به ملاك هاي ازدواج مي تواند آفت هاي يك زندگي مشترك را بسازد كه تداوم و لحاظ نمودن چنين مواردي    مي تواند موجب لرزش پايه هاي يك زندگي باشد و نهايتاً منجر به طلاق شود .



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

 تنبيه بدنى كودكان و راه حل‏هاى جايگزين

وقتى سخن از«تنبيه‏» به ميان مى‏آيد، در اكثر ذهن‏ها، «انضباط‏» متبلور مى‏شود و در نتيجه‏برخى تنبيه را با انضباط و اطاعت كوركورانه مترادف مى‏دانند.

بعضى افراد معتقدندكه انضباط در سايه اطاعت كوركورانه به دست مى‏آيد و منضبط كسى است كه بدون اظهارنظرى، دستور مافوق خود را اجرا نمايد. كسانى كه اين گونه فكر مى‏كنند، چند فرض‏را قبول كرده‏اند كه:
1- مافوق هيچ وقت اشتباه نمى‏كند و دستورهاى او هميشه با صلاح و صواب همراه است.
بنابراين، زيردستان بدون چون و چرا بايد از وى اطاعت كنند;
2- افرادى كه تحت‏سرپرستى يك نفر قرار دارند، معمولا از لحاظ فهم و درك ضعيفند، روى اين اصل، صلاح‏و صرفه ايشان در اين است كه دستورهاى سرپرست را بدون اين كه درباره آنها بحث‏كنند، به اجرا درآورند;
3- اطاعت كوركورانه، پيشرفت و نتيجه كار را بهتر مى‏سازدو امور را تحت نظم و قاعده معين درمى‏آورد. (1)
متاسفانه اين فرض‏ها را بسيارى از والدين و مربيان پذيرفته‏اند و فكر مى‏كنندكه اگر كودك از آنها اطاعت محض كند، خوشبخت‏خواهد شد و بنابراين، زمانى كه كودك‏از دستور آنان سرپيچى مى‏كند، او را تنبيه مى‏كنند تا طبق نظر آنها رفتار كند.



ادامه مطلب...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 آبان 1394برچسب:, توسط کاظم حجازی

صفحه قبل 1 صفحه بعد